نوشته ای زیبا از علی رجبی ...

ساخت وبلاگ
آنقدر عاشقت بودم که مانند مجنون، تو را درون خاک جستجو میکردم...
و تو نفهمیدی...
در دنیای من جای لیلی و مجنون عوض شده... میدانی؟

نه ... هرگز نمیدانی!
تو میتوانستی خستگی این چند سال دویدنم را که روی شانه های زخمی ام نشسته، برداری...
و تو نفهمیدی...
کاش بجای حرف هایت، فقط کمی عشق در سینه داشتی!
آنوقت فقط کافی بود دستهایت را به من ببخشی، من خودم راه قلبت را می یافتم...
و صد حیف، که تو هرگز نفهمیدی...
"سیاه چومی"

نوشته ای زیبا از علی رجبی ......
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

کاش میشد که به زنانِ عاشق بیاموزند که چگونه انتقام بگیرند ! غمگینم که عشق ، این همه مهربان است .............................................................................................. ب. ن 1: الان این گفته ی سیمین خانوم بهبهانی عزیز یادم اومد : من اگر مرد بودم ، دست زنی را میگرفتم ...پا به پای نوشته ای زیبا از علی رجبی ......ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

 نمیدانم که با این چشم های خیسِ خیسم چِکُنم ؟!!!

وجودم گورِ دسته جمعی آرزوها و اشک هایم شده است ... یه گور پس از گوری دیگر!

و تو میدانی که چقدر سرگردانَم در این دیار! نمیدانی؟

"سیاه چومِی"

نوشته ای زیبا از علی رجبی ......
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

تو سِحر نمیدانستی اما برایم عصایی بودی تا یک عُمر بی نیازباشم و خیابانهای بی انتهای نمیدانم تا کُجا کشیده شده در دلواپسی هایم را با تو قدم بزنم ... سِحر بلد نبودی ، اما از گوشه های چشمم تا غروب نگاهم را که نیلی از اشک پُر کرده بود کنار میزدی تا چشم های بهانه گیرم با ترانه ای از تو که برایم می سرودی نوشته ای زیبا از علی رجبی ......ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

نمیدانم باید شما را به چه نامی صدا بزنم ... شاید بهترین عنوان برای شما " کسی که او را دوست میدارد" باشد ...این نامه را برای شما مینویسم ، برای روزهایی که دیگر نیستم و کسی باید شب ها بالای سرش شمعی روشن بگذارد ... آخر میدانید او گاهی نیمه های شب چشم های زیبایش را باز میکند و به روشنی آرام میگیرد و زی نوشته ای زیبا از علی رجبی ......ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

هر چی میخوام سوال نپرسم بازم برام پیش میاد:خدایا چرا عشق رو پیش ما به امانت گذاشتی؟ کافی نبود که بخاطرش از بهشت رونده شدیم و حالا رسیدن به تو خودش درد سر داره؟

خدایا! دمت گرم! راه میانبر تو کدوم طرفه؟ خدایی همش که داری حال میدی بهمون بخصوص،اشکای ما درست و به موقع میان برای کمک...خواهشن برای همون میان بر که با هم حرفشو زدیم هم یه کاری بکن دیگه...ممنون

"سیاه چومی"

نوشته ای زیبا از علی رجبی ......
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

نگو که من نیستم ...من همانَم ...

بودنِ ما که همیشگی شده بر سر هر سطر که میرسد به عشق ...

این نبودنِ شماست که نقطه چینِ دفتر ما شده است تا همیشه ی ایّام ...

"سیاه چومِی"

نوشته ای زیبا از علی رجبی ......
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

روزها از پس هم می آیند و میرسم به روز تولدم... 

روزها از پس هم می آیند و.میرسم به زمان مرگم... 

تولد و مرگ...

سالیانی ست که بارها از کنار روزهای تولد و مرگم گذشته ام. ..

و فردا هم تو از کنار خاک سرد گور من بی تفاوت رد میشوی...

آنقدر آرام، آنقدر سرد که حتی خودت هم از سردی این عبور، یخ میزنی و دیگر آن را نمیاندازی گردن خاک...

و اما ظاهرن زندگی آنقدر برایمان با ارزش هست که گاهي اصلن رد نمیشویم و میمانیم...

"سیاه چومی کنار خانه ی ابدی" 

نوشته ای زیبا از علی رجبی ......
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20

باور کنی یا نکنی ،میخواهم تو را فراموش کنم ... دلم میخواهد آمدنتعاشق شدنت بی وفا شدنت رفتن و نماندنت را از یاد ببرم ... انگار که تویی ، اصلن نیامده بوده است که بخواهد اینگونه برود ... بروم به چند سالِ پیش جایی که هنوز عاشق تو نشده بودم ... بشوم همان آدم قبل از تو ...همان که قبل از تو ............... نوشته ای زیبا از علی رجبی ......ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته ای زیبا از علی رجبی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : liliyet3 بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 23:20